خوشبخت، کسى است که به یکى از این دو چیز دست رسى دارد، یا کتاب هاى خوب یا دوستانى که اهل کتاب باشند.
افکار و اندیشه هاى انسان به گونه اى است که ممکن است فقط خواندن یک کتاب پایه اندیشه ها و افکار انسان را بر مبناى جدید یا در مسیر خاصى قرار دهد و چه بسا ممکن است کتابى مسیر سرنوشت میلیون ها انسان را در راه مخصوصى بیندازد.
من هیچ غمى نداشتم که خواندن یک صفحه کتاب از بین نبرده باشد. کتاب، عمر دوباره است. در دنیا لذتى که با لذت مطالعه برابرى کند، نیست.
دانشگاه واقعى، جایى است که مجموعه اى از کتاب در آن جمع آورى شده باشد.
آدم تنها در بهشت هم باشد، به او خوش نمى گذرد، ولى کسى که به کتاب یا تحقیق علاقه مند است، هنگامى که به مطالعه یا تفکر مشغول است، جهنم، به تنهایى براى او بهترین بهشت هاست.
بدون حکومت، مى شود زندگى کرد، ولى بدون کتاب و مطبوعات نمى شود.
برگ هاى کتاب به منزله بال هایى هستند که روح ما را به عالم نور و روشنایى پرواز مى دهند.
به نظر من، کتاب بیش از درس و معلم به انسان مى آموزد. من نُه دهم معلومات خود را از کتاب آموخته ام و یک دهم را از معلم و درس.
200 بار نهج البلاغه را مطالعه کردم تا بتوانم درباره شخصیت امام على علیه السلام بنویسم. اعراب آن روز، قدر على بن ابى طالب علیه السلام را نشناختند و او را درک نکردند. على بن ابى طالب علیه السلام متعلق به قرن بیستم است.
در عرض پنجاه سال عمر، هزار بار خطبه همّام را خوانده ام و هر بار اثر خاص بر من نهاده است. نمى دانم این اثر از شدت علاقه اى است که به گوینده آن دارم یا در تأثیر سخن است که بر من مى نهد.
کتاب آسمانى ما (قرآن)، گذشته از جنبه الوهیت و تقدیس، از باارزش ترین شاهکارهاى ادبى جهان است.
جامعه وقتى فرزانگى و سعادت مى یابد که مطالعه، کار روزانه اش باشد.
بهترین سخن گویان و یاران، کتاب است و آن گاه که دوستان تنهایت نهند، مى توانى به آن سرگرم شوى. اگر او را هم راز خویش قرار دهى، سرّ تو را فاش نمى کند و با کتاب است که مى توان به دانش و نیکى ها دست یافت.
من ده ساعت مطالعه مى کنم تا یک سخنرانى کنم و بعضى یک ساعت مطالعه مى کنند و ده مجلس حرف مى زنند.
کتاب را زیاد مطالعه کنید تا بفهمید که هیچ نمى دانید.
تا به حال ندیدم کسى امروز کتابى بنویسد، مگر اینکه فردا مى گوید: اى کاش این عبارت را تغییر مى دادم که اگر چنین مى نوشتم، بهتر بود و اى کاش این جملات را اضافه مى کردم که اگر چنین مى شد، نیکوتر بود و اى کاش این قسمت مقدّم بود که اگر چنین بود، جالب تر بود و این شگفت انگیز و مایه عبرت است و این خود، دلیل بر جهل و نادانى بشر است.